دو كلمه نقد بعد از وفات مرحوم سيد جواد تورك ؛همان طباطبايي!فيلسوفي پوشالي و خيالي و با كتبي فراوان و

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

دو كلمه نقد بعد از وفات مرحوم سيد جواد تورك ؛همان طباطبايي!فيلسوفي پوشالي و خيالي و با كتبي فراوان و ماورايي!

#دكترقدمي كردستاني

١١/١٢/١٤٠١

١/حوصله ي مفصل نويسي ندارم .دادگاه ويژه ي روحانيت ايراني ؛روحاني و فيلسوف كورد سني را به اتهام حمله به اسلام!؛ حكم حبس ميدهد و اين هم محصول ديوانه خانه ي يوتوپياي ايرانشهري صفوي است!گرچه خود نظريه امتناع انديشه(منع تفكر در دين !) را به چالش ميكشد!

٢/بعد از مرگ جواد(خودش از سيد بودن عار داشت!) كه خود هيبريد پارادوكس ها و حمال گفتمانهاي بيخاصيت به حال دنيا و قيامت خويش و مفيد براي سلطنت طلب و ناياكي هاي فرصت طلب اپورتونيست بود!؛ لازم است بگويم كه با فرازهايي از انديشه ي او موافقت و با بعضي دشمنم!در طبع صراحت و دريدگي كلام هم سنخيم و هرگز در اين باب ،او به من نرسد !در هتاكي به كامران متين هم ؛دريده جوابش دادم .خداي ايرانشهرش !ببخشايد!

٣/در مخالفت با سكولاريزم به معناي جدايي دين و سياست با او موافقم !البته او علي رغم اينكه ميگويد اسلام ،دين انسان از روز ازل بوده است !؛بيشتر دغدغه ي دولت دارد نه دين ؛بلكه زرتشتي گري و اسلام و مسيحيت را فقط به عنوان پشتوانه ي دولت ملت مدل ايرانشهري ساساني ميخواهد و لاغير و به پشتوانه هگل ؛دولتداري را در شان ايرانيان ؛اولي تر از هنديان و چينيان ميداند.البته من مخالف دولت اسلامي و كمونيستي افراطي غير منتخب و غير دمكراتيك هر دو هستم!اما رواداري در حكومت نسبتا عادل ساساني به تصريح پيامبر اسلام وجود داشته ولي سيدجواد در ايرانشهر و ايران فرهنگي گسترده ي خودش ؛قائل به كولونياليزم و آسيميلاسيون ديگر زبانها و فرهنگهاي غير فارسي است در حالي كه خود تورك است و معلوم نيست كه اين نارواداري ضد پلوراليزم را چگونه ميخواهد در قالب دولت مدرن و تجدد تأسيسي خودش بگنجاند؟!!و جالب است كه روشنفكران و جامعه شناسان ايراني غير همسو را به تفنن گرايي و بي دقتي كانسپتچوال متهم ميكند!

٤/مخالفتش با سوسياليزم هم تا آنجا ستوده است كه چپها مانع ناسيوناليزم به بهانه ي انترناسيوناليزم و گلوباليزم شوند و نوعي آنارشي ضداقتدار نسبي و انسجام دولتي را شكل دهند و گرنه چپ گرايي عدالت جويانه و فمنيسم و محيط زيست گرايي را نميتوان در دنياي سنت و اديان و دنياي مدرن كلا نفي كرد.بلكه اسلام خود تركيبي از سوسياليزم و دمكراسي و راست و چپ است.رشد نسبي جنبش زن زندگي آزادي اگر افراطي و لوث نشود ؛نشان اين مدعاست.

٥/مخالفت طباطبايي با روشنفكري ديني و اصلاح طلبي مدل سروش و خاتمي را هم ميستايم چون هرمنوتيك واقعي در افكار آنها نميبينم و صرفا در حوزه ي سياست هم؛ توجيه گر اوليه و انكارگر بعدي بوده اند.روشنفكري ديني در عصر تاويل ؛امتناع انديشه را به كناري نهاده و با فتاواي جديد ؛اسلام را به روز ميكند كه رويه ي شخص ما و ملت ماست و اسلام اتفاقا در ميان ملت كورد ؛دروني شده و با مليت عجين گرديده و مانند تفكر ايرانشهري بيروني و بيگانه نيست. ولي جالب است آنها در هر دو مدل شاه و شيخ؛اسلام را ابزار حكومت و خشونت كرده و كوردهاي مظلوم و خادم اسلام به مثابه يك ملت از پشتوانه ي دولت ملت قرار دادن دين اسلام متاسفانه عاجز بوده اند.زبان كوردي و عربي از لحاظ معناشناسي و تاويلي مافوق زبان فارسي است ولي زبان دولتي بعد از اموي و عباسي و حتي در دوره ايوبي نبوده و لذا مظلوم واقع شده اند و با قبول نظر خود سيدجواد در خصوص ناتواني زبان فارسي در انتقال مفاهيم فلسفي و جامعه شناختي زبان آلماني و حتي عربي؛ معلوم نيست بر مبناي چه لوجيكي جز تعصب كور ؛پانفارسيسم زباني را ترويج و ضامن تماميت ارضي ميداند.داستان مخالفت وي با فدراليزم گر چه من نيز مفاسدي بر آن مترتب ميبينم و خود طرفدار دولت مستقل براي مليتها و يا دولت پلورال كامل هستم ؛همين سرنوشت را از لحاظ مشرب انديشگي دارد.اما با تقديس ماكياولي و او را جمهوريخواه ميهن دوست خواندن !؛در واقع طباطبايي در قواره تطهير نظريه ابتذال شر و عادي سازي هر جنايتي به نام ميهن پرستي ظاهر ميشود .البته الان اين تز در ايران از سوي حاكميت براي حفظ نظام ،كاربردي شده است!و از سوي ملت هم ؛فيدبك آن براي حفظ حقوق خود بصورت دفاعي به منصه ظهور پراكتيك ميرسد.

https://t.me/dr_mohammad_qadami

http://mohammadghadami.blogfa.com...
ما را در سایت http://mohammadghadami.blogfa.com دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ghadami-40a بازدید : 75 تاريخ : شنبه 13 اسفند 1401 ساعت: 13:12