ما مخالف تفرقه و قوم گرايي افراطي هستيم ولي جدا كردن لور از كورد نادرست است.#دكترقدمي2⃣این عظمت مردم و فرهنگ کرماشان، ایلام و لورستان است که دشمنان را وادار به اینگونه تحرکات حقیرانه میکند. میتوان گفت، بیداری، هویتطلبی و اقدامات استقلالطلبانه کوردها در کرماشان، ایلام و لورستان آنقدر بنیادی بوده که دشمنان را وادار به این گونه اقدامات هیستریک و جعلیات و پروژههای تاریخ مصرف گذشته کرده است. ریشه کورد در کرماشان، ایلام و لورستان مانند درخت بلوط (داربەڕوو) است کە ریشەاش از فرهنگ، جغرافیا و جهانبینی کوردی تغذیه کرده است.مرکزیت «کرماشان بزرگ» برای کوردها چیزی نیست که احتیاج به توضیح داشته باشد. اما باید پروژه فارسی/ترکی تحت نام «لورهای قتلعام شده» به دست اشغالگران را بیشتر و بهتر بشناسیم.حال بیایید فرض کنیم این جماعت دوستدار لور و از خود لورها هستند، و سوالاتی منطقی را مطرح کنیم.▪️اصرار این افراد بر جداسازی لور از بدنه کوردستان به چه دلیل است؟▪️اینها چه کسانی هستند که به نام لورهای واقعی، شمشیر خود را به جای فرو کردن در بدن اشغالگران و قاتلان قوم لور مانند رضا پالانی، اتراک اشغالگر، افراس حیلهگر، به تن خانواده و برادران خود که کوردها هستند، فرو میکنند؟▪️چرا این جماعت ظاهراً دلسوز ِ لور هیچ کار عملی ولو برای نجات خود و ساختن زندگی شایستهایی برای لورهای مورد ادعای خود، بر اساس همین جعلیات خود انجام نمیدهند؟▪️چرا این جماعت به نام لور، هیچ اقدامی عملی و نظری برای جلوگیری از غارت ثروت و منابع آن بخش از خاک زاگرس به دست افراس و اتراک ندارند؟▪️چرا این جماعت هیچ اقدامی برای جلوگیری از انتقال بیرحمانهی آب آن منطقه از خاک زاگرس به شهرهای فارسنشین نمیکنند؟▪️چرا از تخریب محیط زیس, ...ادامه مطلب
جناب حسن گيلوايي !١/زن زندگي آزادي؛ به معناي فروپاشي نهاد خانواده و فمنيسم افراطي نيست!؛كه حتي غرب نيز از آن ؛عدول و ترميدور حاصل كرده !؛چون بقاي حتي مدرن نهاد بيسيك خانواده ؛متكي به حفظ حدود و ثغور و ارزشها و و حمايتها و هماهنگي ها و و عشقها و احترامهاست(( البته نه لزوما با حفظ هژموني و غلبه ي مرد و جنس نر!!)٢/...بلكه اين شعار ؛براي نفي دخالت غير مجاز حاكميت در حوزه ي سبك زندگي زنان است. چرا كه دخالت در اين حوزه، فقط در صلاحيت خانواده هاست و لاغير!٣/ثالثا بحث ديكتاتوري و محافظه كاري مرد سالارانه در نظام سياسي ما؛ ريشه در قرنها پدرشاهي و پدرشيخي و پاتريمونياليزم شرقي دارد و چه بهتر كه درجه ي اقتدار توتاليتري حكومت ها با رشد شعور سياسي و مطالبه گري اجتماعي ملت و جحيم شدن جامعه ي مدني ؛كاهش يافته و اقتدار عقلايي و قانوني و دمكراتيك غربي؛ جايگزين آن شود يا دست كم با آن ممزوج گردد.٤/بنابراين به اميد ريش ؛سبيل را هم نبازيم و بازي سياست را ناجح نشده ؛انسجام خانواده را هم دچار آنارشي نكنيم!باري مرد فقط بايد يك ارباب !!داشته باشد آن هم دولت مدرن و قانوني است و زن هم فقط يك حامي و عاشق و شريك و پارتنر داشته باشد كه خانواده است و لاغير !پس اينجا رعيت مضاعف شدن زنان !منتفي است !و يقينا حريت و آزادگي براي زن و مرد و انديويدياليزم و رهايي از بردگي سياسي و كولونياليزم ؛جز با گذار به دمكراسي و جمهوريت ؛ميسر نخواهد بود. #قدمي٢٣/١١/١٤٠١, ...ادامه مطلب