همه پرسي جدايي كردستان ،فرصت يا چالش؟! (بيانيه ي كوتاه دكترمحمدقدمي در اجابت نظرخواهي از سوي خبرگز

بسمه تعالي 

همه پرسي جدايي كردستان ،فرصت يا چالش؟!

(بيانيه ي كوتاه دكترمحمدقدمي در اجابت نظرخواهي از سوي خبرگزاري مكريان و ساير رسانه ها)٢٧/٦/٩٦

مقدمه:بارها از سوي رسانه هاي خبري و ماهواره ها به اعلام نظر در اين خصوص دعوت شده ام و به عنوان كمترين روزنامه نگار و نويسنده ي كرد كه كانديداي رياست جمهوري هم بوده ام استنكاف ورزيده ام .چرا كه ﻫر گونه اظهار نظر در اين فضاي پوپوليستي را ريسك آلود دانسته و ميدانم كه قضاوتهاي متفاوتي را به دنبال خواهد داشت و خصوصا براي ما أكراد ايراني ممكن است هزينه هايي نيز داشته باشد.

البته حقير نه پستي دارم و نه ترسي و علي رغم برخي ذهنيتها از مسير حق و عدالت در بيان سياسي خارج نميشوم  ؛فلذا از مكريان تقاضا كردم به شرط عدم جابجايي حتي يك حرف ؛مطلب را بزنند و مسئوليتش را در اين صورت ميپذيرم  و لاغير.خلاصه ي ايده ي بنده به عنوان يك فرد كرد شهروند جمهوري اسلامي كه ممكن است با إرفاق، نخبه هم تلقي شوم !؛در خصوص رفراندوم پيش روي كردهاي عراقي اين است:

١/به عنوان يك فعال سياسي اجتماعي كرد و كانديداي مجالس و پستهاي بالاتر با اينكه هيچ پستي تاكنون از جمهوري اسلامي نگرفته ام و اين حكايت خَيلي از نخبگان حتي ولايي چون من است؛ اما وفاداري خود به سيستم حكومت اسلامي و خصوصا شخص رهبري عزيز را با وجود همه ي بي مهري ها و مظلمه هاي وارده حفظ نموده و خواهم نمود و خود را ايراني ميدانم و در عين حال نميتوانم كتمان كنم كه به عنوان يك كرد پاكدين و اهل ولايت اميرالمومنين ع هيچگاه مخالف اصل رفراندوم يا ﻫر حركتي كه به نفع قوم و ملت كرد باشد نيستم و معتقدم قوم يا ملت كردي ،دست كمي از دولت-ملتهايي كه بعد از جنگهاي جهاني اول و دوم تشكيل حكومت دادند،ندارد  و حق قانوني و شرعي در اين حوزه دارد و حاكميت كردي نبايد عليه هيچ حكومتي در خاورميانه تلقي شود.ضمن اينكه وصل كردن وضعيت كردستان ايران و مناطق كردنشين ديگر  را به شرايط كردستان جنوب(عراق)و خروج و مقاومت مدني در برابر قوانين جمهوري اسلامي را خصوصا از سوي برخي جوانان احساسي كرد را ابدا قابل قبول نميدانم و با توجه به امنيت نسبي و توسعه و خدمات مفيد در اين مناطق ،اعمال شده از سوي پايتخت (تهران)،ﻫر گونه آنارشيسم و هرج و مرج را كاملا به ضرر كردهاي ايراني ميدانم.

٢/اكنون كه حريم (اقليم)كردستان عراق  اقدام به همه پرسي براي جدايي به دلائل فقر بودجه و عدم تحقق ماده ١٤٠ مينمايد؛ شخصا عقيده ندارم كه قصد تشكيل اسرائيل دومي وجود دارد و طرح اين گزينه ،در واقع ماگزيمم بدبيني را نشان ميدهد.ما ميتوانيم سوال كنيم با توجه به مظلوميت تاريخي كردها چرا فلسطين دوم را قائل نشويم؟!و اميد من با توجه به سابقه ي ديرينه ي دوستي بارزاني ها و حتي طالباني ها با تهران ؛هميشه اين بوده كه به جاي تكيه ي  واهي به اسرائيل و ساير كشورهاي استعماري كه صداقتي ندارند و موجب بدنامي حكومت كردي اند؛اين رهبران  و احزاب عراقي،نظر تهران خصوصا رهبري عاليقدر ايران را جلب ميكردند. اما متاسفانه روشنفكران كرد عراقي بعضا تشخيص استراتژيك ضعيفي دارند و اعلام حمايت اسرائيل اشغالگر با اينكه عملا كاري براي كردها نميكند،بعنوان اولين كشور حامي اين پروسه،كاملا به ضرر كردها و مورد انتقاد است.حتي عربستان وهابي نيز متحد استراتژيك كردها نيست ؛چرا كه خلف همانهايي است كه زماني پس از انحلال امپراتوري عثماني ،موجب پارگي كردستان بزرگ ايراني شدند.

٣/علي اي حال فكر ميكنم حتي در صورت تشكيل حكومت كردي مستقل ،جمهوري اسلامي ايران و كردستانات ايران ميتوانند همسايه و متحد خوبي براي كردستان مستقل عراق باشند و توجه سرداران عزيز سپاه و وزارت خارجه ي كشور مان را به اين نكته ي مهم تاكتيكي جلب ميكنم كه با حساسيت زياد و ترويج رفراندوم هراسي نبايد أكراد عراقي را به دامن إسرائيلي ها بيندازيم كه آنها همواره روابط خوبي با كشور ما داشته و خصوصا شخص جناب بارزاني قدردان سردار سليماني سرفراز در تقابل مشترك با داعش بوده و اين ديدگاه بنده گرچه واجد مينيمم عناصر بدبيني و حداكثر مؤلفه هاي خوش نظري است اما نيت و تلقي خير و دلسوزانه در آن وجود دارد و بديهي است كه ارتقاي نخبگان كرد ايراني در هرم مديريت عالي و جبران مظالم مديريتي شايستگان ميتواند ﻫر گونه دلسردي و مركزگريزي آنها را به تعهد بيشترايراني و اسلامي تبديل كند.خداوندا شر و فتنه و ناامني را از خاورميانه دور گردان و ايران اسلامي و كردستان را مركز امن و صلح و عدالت قرار بده بحق النبي و إله.

٤/در بعد تحليل داخلي مسئله نيز ،رييس بارزاني و حزب او را علي رغم رسوخ فساد نسبي  طبيعي و كاركردي در احزاب و قدرتهاي سياسي در ﻫر قوم و ملت  ،به نسبت ساير احزاب كردي عراقي  غيورتر و صادقتر نسبت به مسئله ي كردستان ميدانم گرچه احزاب جديدتر و به اصطلاح دمكراتيك تر كردي او را متهم به تمسك به پروسه ي استقلال براي نجات خود كنند! ؛اما تاكيد ميكنم  

  پارت و اتحاديه و ساير احزاب موتلف بايد از رژيم صهيوني اسرائيل فاصله گرفته و تا ميتوانند به جمهوري اسلامي نزديك شوند و از هم اكنون از اسلام و گروههاي اسلامي به تاسي از اجداد سنتي متدين خود جدا نشوند  و در حفظ حجاب و غيرت كردي زنان ،كوشا و در اين وادي ممالك غربي را الگو قرار ندهند.اينها دغدغه هاي دلسوزان بومي منطقه است والله اعلم بحقائق و عواقب الامور.

٥/چالش هاي بعدي در خصوص تشكيل حكومت مستقل كردي پيرامون كركوك و چاههاي نفت  و نيز بحث اكراد شيعي در عراق است كه در دوگانه ي مذهب -مليت قرار گرفته اند.موافقات بين المللي و جلسات هماهنگي نمايندگان دول بزرگ كه در جريان است،هم بر روند همه پرسي و تعيين مسير نهايي آن مؤثر خواهد بود.ارتش و واحد پول مستقل و ايجاد تشكيلات و تنظيمات قوي در قواره ي يك دولت نيز تعبيه ها و الزامات بعدي است و بديهي است كه خاورميانه در اين هفته درگير تصميمات مهم تعاملي دولت ملتها خواهد بود و پيش بيني قطعي اي وجود ندارد  .   

با احترامات فائقه .الاحقر دكترمحمدقدمي /احدي از اكراد هميشه ايراني ساكن بانه٢٧/٦/٩٦