شعری از (مولوی)دکترمحمدقدمی نویسنده و روزنامه نگارکرد به مناسبت اربعین امسال 95

هو

مست حسینم....

-شعری از (مولوی)دکترمحمدقدمی نویسنده و روزنامه نگارکرد به مناسبت اربعین

95

1-مست مستم ،محو بوالفضل  ع،غرق عنوان حسین ع

ای دل و جانم فدای قبر پر شان حسین ع

2-کی توانم من زنم دم از ادب یا شعر پاک

جز سرشک و آه نارم خود به میدان حسین ع

3-کاش بودم از ازل در خیل سرداران او

همچو سربازی بکردم دست و سر فان حسین

4-در چنین حالی ندارم وزن و معیاری لحاظ

آن چنان تیر غمم  آید ز الحان حسین

5-خود حسینم وزن زنده گی و مردن هو بود

غیر او نیکو نباشد در جهان سان حسین

6-السلام ای مسلم و هانی ،مقدم در مصاف

التحیات ای مجاهد ای تو سلطان حسین!

7-مطلبم اینجا که باشد جز ابا فضل دژم؟!

شیر بو قربه به سان بوتراب آنِ حسین

8-از رقیه وز سکینه یاد کردم این زمان

زینب عباسه واقع  شیر زن؛کان حسین

9-ای فدای تشنه لب، تفته جگر، لسان خشک

از غریبی و اسارت کی بود مان حسین؟

10-آب در کامم بود زهری هلاهل بی مجاز

بی خیال و یاد تو لب تر کنم هان حسین!

11-طعنه بر دل میزنم کُردم نترسم بن عباس

تیره ی ما یا ز بوالفضل است و یا زان حسین

12-ای عمو هایم الا اجداد من پاکان کُرد!

یا عرب زادان عباس ؛ای عقیلان حسین

13-کل بجنبید !آمده فرزند زهرا در میان

قاسم و اکبر بکشتند رفته دو جان حسین!

 14-دست ساقی را بریدند چشم او آماج تیر!

ای خدا مرگم رسان بشکسته افغان حسین

15-طفل اصغر تیر خورد از دست حرمل بوالعجب

مام سجاد رخ نمودی پور پر ژان حسین

16-هست مردی تیغزن، آید حمایت ،یار ما؟

دست من بسته خدایا شیر غلتان حسین!

 17-کاش صد جان بل هزاران داشتم من آنزمان

می بکردم کلشان هدی لب و چان حسین

18-حیف باشد کشتگان گردند تلنبار صحار

بی صفت من این زمانه میخورم نان حسین!

19-ای خدایا خود بدانی از قدم تا سر گناه

غرق عصیانم ندارم غیر شفعان حسین

20-سیل اشکم می بریزد چون می چله زده

اربعین آمد الهی دور و حیران حسین

21-این چنین سالی که حصر است راه کعبه مینگر!

میروند عشرین ملایین خود به شهخان حسین

22-محرم سبط نبی ص را کس شناسد جز خدا!؟

او چو ثارالله باشد قلب تی پان حسین ع

الاحقر-حاجمحمدقدمی-تخلص :علمدار-بانه20/8/95