http://mohammadghadami.blogfa.com

بنده كاري به اسامي نام برده شده در اين نوشته ندارم و مسائل مطروحة و ادبيات به كار گيري شده ،نظر اين كانال است (و بعض نامبرده شده ها شايد دوست بنده هم باشند و در جاي خود جايگاهي برايشان قائل باشم! )اما اين را عرض ميكنيم كه هيچ وقت به دعوت دوستان بارزاني و غير بارزاني در هر سطحي ،به كردستان باشور نرفته ايم و نخواهيم رفت و شان خود را اجل از اين كارها ميدانيم .مضافا اين دوستان و نيز  امثال پانفارسهايي چون زيبا كلام نيز نماينده ي ملت بزرگ كورد روژ هلات و نخبگان آنها نيستند و حكومت اقليم هم ،سوراخ دعا گم كرده است و اين سفرها  مستلزم هماهنگي با رفرنس هاي اصلي و مرجع كورد در شرق كردستان است.د.قدمي٣٠/٣/١٤٠١به اميد اتحاد كوردها و عدم تخريب هم ديگر در سطوح گفتماني و نخبگاني و حزبي و پادگاني! + نوشته شده در  دوشنبه سی ام خرداد ۱۴۰۱ساعت 19:39&nbsp توسط دکترمحمد قدمی  |  بخوانید, ...ادامه مطلب

حقيقت ناب ؛جوابي به يك خطاب(پيرامون مسائل ايران و خاورميانه /دكتر محمدقدمي ٢٠/١١/٩٦بسمه تعالي #از يك خطاب مجازي تا حقيقتي ناب(إقراراتي جديد بر اساس ترميدور و تجديد نظرات از دكتر محمد قدمي ٢٠/١١/٩٦#١اخيرا برخي دوستان ؛كامنتهايي ميگذارند و ما را با ادعاي شرافت!،خطاب ميكنند كه :چرا سابقا مثلا در نقد اشعار سياسي منتقدين سياسي به نظام،دفاعيه هاي شعري سروده اي؟!و بعضي سوالات ديگر ؛كه البته بعضي ها چنان پيله ميكنند كه انگار ما فرد دوم و سوم نظام هستيم!!صدالبته إقرار ميكنم قبلا بنده به مثابه سرداري فرهنگي و مستقل ؛از ملت و نظام و رهبر ايران و حقوق مردم بر اساس عدالت ،دفاع ادبي و تحليلي نمودم و اين فقره ي كلي را پشيمان نيستم و آن زمان ؛فساد مسئولين و بي عدالتي و وضعيت شاخص هاي اقتصادي و سياسي فرهنگي اين گونه نبوده و لذا به منتقدين افراطي ساختار شكن ؛حق نميداديم .اما امروزه نه فقط ما بلكه همه ي مسئولين با انصاف و حتي رهبري نظام ،رسوخ فساد و فقر و تبعيض و رانت را صحه مينهند و مردم را به غير از أقليت ساختار شكن متاثر از اجانب ،محق ميدانند.ما از نوشتن و تأليفات براي جناحها پشيمانيم كه در ايام جواني بوده ولي از دفاع منصفانه از منافع و امنيت ملت ،ترميدور حاصل نكرده ايم.در آستانه ي ٢٢بهمن ؛گفتن اين حرفها بد نيست.٢/اينجانب منحصر به فرد كردي بوده ام كه به ترتيب كانديداي مجلسين شوراي اسلامي و خبرگان , ...ادامه مطلب

    خواهم كه همه خلق ،فراموش كنم   از جام مي عشق خدا نوش كنم   گاهي بشود نيمه شبي برخيزم   با سجده ي حق ،كلّه چو مدهوش كنم       اين تن چه بخواهد ز جهان؟ ؛گويم هيچ!   از مهر بتان ،چي طلبد؟غير از پيچ!     از رحمت او گر طلبم ،راه افتد     از خلق جهان هيچ نخواهم هچ هيچ!     د.قدمي(علوي)15 شهريور ٩٥   چون خام،نفهم أست و طلبكار و جوان! هم عقل نه تكميل و هم آشفته روان   پس پخته كند صبر و دل خويش خورد گرچه صفت مردم پير است ؛دوان!     حيف است كه سروري برفت از آدم از زحمت عشق،دني ،كنندت نادم   اما چه شود راه دگر ميسور است؟! تا بوده چنين بوده ،بزرگت خادم !     از حضرت عشق، لب و م, ...ادامه مطلب